سال سوم دانشگاه و در روزهاي مياني اسفندماه86 بود كه مطابق روال سالهاي قبل از آن، در دفتر بسيج دانشجويي دانشگاه سرگرم فراهمكردن مقدمات اردوي «راهيان نور» آن سال، از جمله ثبتنام دانشجويان متقاضي و پيگيري تداركات و برنامههاي فرهنگي اردو بوديم. در بين رفتوآمدهاي دانشجويان به دفتر، سروكله سه دانشجوي پسر هم پيدا شد كه به تعبير خودماني، از لحاظ «تيپ ظاهري و رفتار اجتماعي»، تقريباً با اكثر آنهايي كه تا قبل از آن، پاي ثابت اين اردو يا حداقل متمايل به آن بودند، زمين تا آسمان فرق داشت. سه دانشجوي شلوغ، پر سروصدا و با ظاهري كاملاً غيرمتعارف كه در شوخيها و ادبياتشان ملاحظه هيچكسي را نداشتند، آمده بودند تا براي اردوي راهياننور آن سال ثبتنام كنند.
در نگاه اول و مثل فيلم ماندگار «اخراجيهاي 1»براي از سربازكردن، ثبتنامشان كرديم اما وقتي شب حركت در اول وقت حاضر شدند، فهميديم كاملاً براي آمدن جدي هستند. البته رفتارهاي عجيبوغريب، شوخيهاي نامتعارف و بعضاً خارج از اخلاق توسط آنها در مراسم اعزام در محيط دانشگاه، نگرانيهاي دستاندركاران برگزاري اردو را بيشتر و بيشتر ميكرد. خلاصه اينكه با گذشت يكي، دو روز و با هواييشدن اين سه دانشجو كه - به آنها «اخراجيها» ميگفتيم – با حال و هواي يادمانهاي دوكوهه، شلمچه، فاو و طلائيه، ورق برگشت و حال و مرامي پيدا كردند كه خيليها به آنها غبطه ميخوردند. تا جايي كه حتي با پايان يافتن نوبت اردوي دانشگاه ما، در ظهر گرم منطقه «فكه» با اصرار، تمنا و اشك موافقت مسئولان بالاتر را جلب كردند تا به عنوان «خادم راهياننور»يك هفته ديگر در منطقه بمانند و ماندند! بعد از برگشت از اردو هم، اين سه نفر پاي ثابت هيئت دانشجويي ما بودند و از بچههاي با اخلاق و با معرفت دانشگاه شناخته ميشدند.
به اعتقاد نگارنده، حكايت اين سه نفر منحصر به اين سه نفر نيست و نخواهد بود، شاهد آن هم افزايش چشمگير و سال به سال آمار متقاضيان اعزام به اين سفر كوتاه و تأثيرگذار است كه همه طيفها و سليقههاي فكري و ظاهري را در برميگيرد.
برنامهاي كه از اوايل دهه 70 به صورت محدود در برخي دانشگاههاي بزرگ كشور آغاز شد و در اوايل دهه 80 به صورت دانشآموزي توسعه پيدا كرد، حالا به يك حركت سالانه ملي تبديل شده كه دامنه آن به سفرهاي خانوادگي به ويژه در ايام عيد نوروز هم كشيده شده است تا جايي كه منابع رسمي اعلام كردهاند، در سال گذشته حدود 6 ميليون نفر از 57 يادمان مناطق عملياتي دفاع مقدس بازديد كردهاند.
اما راهياننور مانند هر حركت متفاوت فرهنگي، مدام با اين سؤال و در مراحل بعدي با اين «شبهه» مواجه بوده است كه ضرورت اعزام دانشآموزان و دانشجويان به اين مناطق چيست و اساساً واقعهاي كه گذشته، چه نيازي به بازخواني دارد؟! اين شبهه، حتي به يك «نبرد فرهنگي» هم تبديل شده است.
در يك ترسيم ساده و نه خيلي پيچيده، واقعيت«راهياننور» را بايد اينطور تعريف كرد. در روزگاري نه چندان دور، جنگي تمام عيار و نابرابر به اين مردم تحميل شد، آن هم فقط به جرم اينكه انقلاب كرده بودند و با 98 درصد آرا به تثبيت انقلاب اسلامي خود و نظام برآمده از آن «آري» گفته بودند. شرق و غرب پشتسر ديكتاتور بيخرد عراق ايستادند تا به خيال خودشان كار اين انقلاب را يكسره كنند. از هيچ كمكي اعم از نيروي نظامي و سلاح پيشرفته و بمب شيميايي هم فروگذار نكردند، در چنين شرايطي اين مردم به ويژه جوانان آنها از اقوام، طوايف و سليقههاي مختلف با الهام از درس «ذلتناپذيري» مكتب عاشورا، مقابل دشمن ايستادند و براي خدا، خون دادند تا حيثيت و شرفشان را ندهند. بهترين جوانان اين كشور قيد خوشيهايي را كه حقشان بود، زدند تا دشمن را عقب برانند. در نتيجه مقاومت ديروز، امروز نه از آن ديكتاتور احمق كه رۀياي فتح سه روزه تا يك هفتهاي تهران را داشت، خبري هست و نه پشتيبانان آشكار و پنهانش جرئت حمله دوباره را دارند.
حالا هر كسي كمترين بهرهاي از «عقل و احساس» داشته باشد، به خوبي درك ميكند كه وقتي خوني براي رضاي خدا و براي كوتاه نيامدن از حيثت خود بر زمين ريخته شود نه فقط آن خون ارزش دارد، بلكه سرزميني هم كه اين حماسه در آنجا رقم خورده، الهامبخش و تأثيرگذار خواهد بود. اين واقعيتي است كه رهبر معظم انقلاب در ديدار 19 اسفندماه سالگذشته با شركتكنندگان راهياننور، يادآور شدند و راهاندازي اين كاروانها را «يك مبارزه عظيم مردمي براي زنده نگه داشتن آن دوران پرعظمت» خواندند و تأكيد كردند كه «با وجود چنين جواناني و با حركتهايي همچون راهيان نور، دشمن در مقابل ملت ايران، همچون 40 سال گذشته، هيچ غلطي نميتواند بكند.»
به اين مسئله، بايد اين واقعيت را هم اضافه كرد كه وقتي در همه كشورهاي دنيا، تكريم و بزرگداشت سربازان و مبارزان جنگي آنها – ولو در كشورهايي كه سابقه اشغالگري دارند – يك ارزش ملي محسوب ميشود. در مملكت خودمان تكريم و نمايش دفاع مقدس و يادمانها و يادگاران آن نه تنها يك ارزش است، بلكه ارزشآفرين و آيندهساز خواهد بود.
البته اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه راز تأثيرگذاري بيشتر حركت مردمي راهيان نور، توجه به توصيه ديگر رهبر انقلاب است؛ «رعايت امانت و پرهيز از اغراق در روايتگري حماسهها و توجه به ايمني مسافران.»
ارسال نظرات